"شعار سال"
شعار سال
"مکتب حاج قاسم"
مکتب حاج قاسم
"شهدای شاخص سال"
شهدای شاخص سال
"بیانیه گام دوم"
گام دوم
"کانال تلگرام ما"
کانال تلگرام
*شادی روح همه اموات:صلوات*
مرحوم حاج اسماعیل روحی پرکوهی
آمار کاربران

برای عضویت در وبلاگ کلیک کنید!


رمز عبور را فراموش کرده ام! ؟

عضويت سريع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
پیغام مدیر سایت
سلام بازدید کننده محترم به وبلاگ بسیج دانشجویی دانشگاه طبری بابل خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات و خواندن تمامی مطالب ویلاگ

شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید

همچنین می توانید بعد از عضویت با ارائه مطالب و ایجاد پست در وبلاگ یار و همراه ما بوده و در بروز رسانی و ارتقاء سطح وبلاگ به ما کمک کنید. با سپاس فراوان

داستان زندگی «جورج جرداق» روایت عشق مردی مسیحی لبنانی به امام اول شیعیان حضرت علی (ع) است. جرداق نویسنده‌ای بود که پس از شناخت علی (ع) دیگر کسی را شایسته‌ ستایش در کتاب‌هایش ندانست.

جورج جرداق، نویسنده‌، شاعر و استاد دانشگاه لبنانی مسیحی، 14 آبان‌ماه از دنیا رفت؛ شخصیتی که 60 سال پیش با نگارش «امام علی صدای عدالت انسانی» نامش با اسم امام علی (ع) گره خورد و در دنیای مسلمانان پرآوازه شد.

جورج سمعان جرداق نویسنده و شاعر مسیحی سال 1926 در جنوب لبنان در خانواده‌ای از تبار «غسانی» به دنیا آمد. منطقه‌ای که او در آن رشد پیدا کرد چه از لحاظ جاذبه‌های طبیعی و تاریخی و چه از منظر علم‌پژوهی مردمانش، شهره است. جرداق در خانواده‌ای علی‌دوست، تحت سرپرستی پدر و مادری بزرگ شد که بر سردر خانه‌شان سنگی با پیام «لافتی الا علی،‌ لاسیف الی ذوالفقار« نصب کرده بودند.

بر اساس منابع موجود، او در مصاحبه‌ای که سال 2002 با گروهی از نویسندگاه ایرانی از جمله رضا امیرخانی انجام داده، در این‌باره گفته است: من در خانواده‌ای مسیحی بزرگ شده‌ام که به این چیزها اعتقاد نداریم. اما بگذارید خاطره‌ای بامزه برای‌تان تعریف کنم. پدر من حجار بود، سنگ‌تراش. کارهایش را می‌فروخت و به دهات اطراف می‌برد و روزی‌اش از این راه به دست می‌آمد. اما سنگی را در خانه نگه داشته بود و دو سال روی آن کار می‌کرد. بعد که کارش تمام شد آن را به سردر خانه‌مان آویخت. روی آن سنگ این جمله حک شده بود»:لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار.»

این مطلب ادامه دارد...

جورج جرداق

برادر او «فؤاد» شاعر و لغت‌شناس بود و تاثیر بسزایی در رشد فرهنگی جرداق داشت. «دیوان متنبی» و «مجمع البحرین ناصیف الیاجزی» دو کتاب محبوب جرداق در کودکی بود که او در زمان فرار از مدرسه با خود به‌همراه می‌برد و به گوشه‌ای دنج در طبیعت پناه می‌برد. بعدها پس از هدیه گرفتن «نهج‌البلاغه»از فؤاد، سخنان گوهربار علی (ع) همدم گوشه‌های تنهایی جرداق شد.

جرداق داستان آشنایی با کتاب حضرت علی (ع) را این‌گونه روایت می‌کند: برادر بزرگ‌ترم بعد از این‌که پشتکار مرا در خواندن متون ادبی دید، روزی کتابی قطور به من هدیه داد و گفت: همه ادبیات عرب در همین کتاب خلاصه شده است... من «نهج‌البلاغه» را به دست می‌گرفتم، از مدرسه می‌گریختم، می‌رفتم در کنار چشمه‌ای، به صخره‌ای تکیه می‌دادم و غرق دریای «نهج‌البلاغه» می‌شدم.

»فؤاد» به برادرش گفت: این کتاب را به صورت ویژه بخوان و هرچه می‌توانی از آن حفظ کن، چون همه خیرات برای کسی است که این کتاب را بخواند و مطالب آن را حفظ کند.

جرداق علاوه بر تدریس ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت در مطبوعات لبنانی هم قلم می‌زد و با رادیو و تلویزیون کشورش همکاری داشت. مهم‌ترین اثر این نویسنده لبنانی که در طول عمر 88 ساله‌ خود 30 جلد کتاب تالیف کرد‌، «امام علی صدای عدالت انسانی» است. «علی و حقوق بشر»، «علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط»، «علی و دوران زندگانی‌اش» و «علی و قومیت عربی» پنج جلدی مشهور جورج جرداق حول محور ابعاد مختلف شخصیت امام علی (ع) است.

او که پس از مطالعه «نهج‌البلاغه» درگیر ادبیات بی‌نظیر علی (ع) شده بود، در بخش دیگری از مصاحبه یادشده از نحوه‌ آشنایی‌اش با شخصیت امام اول شیعیان سخن گفته است: وقتی رفتم دانشگاه هم‌زمان در دو رشته ادبیات عرب و فلسفه عرب تحصیل و بعد تدریس می‌کردم. در هر دو این رشته‌ها مجدداً با امام علی برخورد کردم، به عنوان شخصیتی بزرگ در ادبیات و فلسفه. تصمیم گرفتم یک تحقیق خیلی جدی بکنم پیرامون این شخصیت. از «عقاد» و «طه حسین» بگیر تا علمای شیعه. هر کتابی را که مرتبط با امام علی بود، خواندم. با مطالعه این کتاب‌ها متوجه شدم که همه در مورد ولایت امام علی، حقانیت یا عدم حقانیت او صحبت کرده‌اند و شخصیت بزرگ او در این بحث‌ها گم شده است. چندان در حواشی مسأله خلافت فرومانده‌اند که چهره نورانی علی را ندیده‌اند؛ زمامداری علی را دیده‌اند، اما از انسانیت او مغفول مانده‌اند. من سیراب نشدم. پس شخصیت درخشان و بزرگ او را شکافتم. فقد بقرت عبقریته! دوباره برگشتم به کنار سرچشمه‌های مرجعیون، عیون مرجعیون و «نهج‌البلاغه» دوران کودکی، اما با روشی جدید. همه کتاب‌هایم درباره امام علی را همین‌گونه نوشتم...

این نویسنده شیفته علی (ع) در ادامه داستان چاپ کتاب معروفش را برای نویسندگان ایرانی تعریف می‌کند: ماجرای خیلی زیبایی دارد. شما حتماً خیال می کنید که با کمک مسلمانان این کتاب چاپ شد؟ (می‌خندد) همان‌طور که متنش را می‌نوشتم، سردبیر مجله «الرساله» آمد و گفت اجازه بده که شماره به شماره چاپ کنیم. من قبول نکردم. بعد از اصرار و الحاح فراوان او عاقبت دو قسمت از متن را به او دادم. بلافاصله بعد از چاپ، رییس کشیشان و راهبان فرقه« کرملیه» (از فرق مارونی مسیحی) گفت: من خودم این را به هزینه خودم چاپ می‌کنم. طبیعتاً خیلی خوشحال شدم. برای این که دیدم از دست ناشرهایی که عمده‌شان واقعاً دزدند خلاصی یافته‌ام.

جرداق در ادامه درباره واکنش‌ هم‌کیشانش به چاپ کتابش می‌گوید: اتفاقاً اول کار، مسیحی‌ها فهمیدند و ذوق‌زده و شادان آمدند پیشم. می‌گفتند تو عرب را سرافراز کرده‌ای. پول جمع کرده بودند و می‌خواستند پول چاپ کتاب را به من بدهند. گفتم این کتاب را با پول خودم چاپ نکرده‌ام و رییس راهبان «کارملیه« چاپ کرده. رفتند که به او پول بدهند. او گفت خجالت بکشید، من این را چاپ نکرده‌ام، این پول راهبانی است که در این‌جا عبادت می‌کنند. ببرید این پول را بدهید به فقرا. بعدها آن کشیش - رییس راهبان کارملیه - به من گفت من امام علی را دوست دارم و از برکت او فقرای ما نیز به نوایی رسیدند.

به گزارش ایسنا، چندی پیش مجتبی شاکری - رییس کمیته نام‌گذاری معابر شورای شهر تهران - از نام‌گذاری محلی در تهران به نام جورج جرداق به پاس فعالیت‌هایش برای امام علی (ع) و «نهج‌البلاغه» خبر داد.

 

کتاب جورج جرداق 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15

درباره : معرفی و زندگی نامه بزرگان , امیرالمومنین،حضرت امام علی(ع) ,

نمایش این کد فقط در ادامه مطلب برای قرار کد مورد نظر به ویرایش قالب مراجعه کنید
مطالب مرتبط
#کیش_مهر | علامه طباطبایی؛ احیاگر فلسفه در حوزه علمیه
پیام تسلیت امام خامنه ای در پی درگذشت آیت‌الله حاج شیخ یوسف صانعی
مرثیه ایرج میرزا و آرزوی عجیب علامه طباطبایی از زبان آیت الله علوی بروجردی+ویدئو
حضرت آیت الله العظمی سیدعلی سیستانی مدظله العالی
زندگی نامه آیت الله العظمی نظری خادم الشریعه : موسس و بنیانگذار دهه بین المللی غدیر
شهدای مدافع سلامت آملی : بهرام طهماسبی و مهدی فرزانه
مدافعان سلامت/زندگی نامه شهدای مدافع سلامت استان مازندران
زندگینامه آیت الله شهید قاسمی از شهدای 7 تیر 1360
دونالد ترامپ و مگس مزاحم! / امام خمینی و حکایتِ مگس
سی و یکمین سالروز ارتحال امام خمینی (ره)

تاریخ : جمعه 16 آبان 1393 نویسنده : دانشجوي بسیجی l بازدید : 383

ارسال نظر
کد امنیتی رفرش



نام ارسال کننده: بسیج پردیس فاطمه الزهرا(س)تبریز

با سلام...

خیلی برام جالب بود..ممنون از شما
1393/08/22 || 23:47


نام ارسال کننده: امین پازوکی

سلام
خدا رحمتش کنه
اتفاقا این کتاب «امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی» تو لیست مطالعه ام هست.
امیدوارم هرچه زودتر بتونم این کتاب رو بخونم
1393/08/19 || 1:18


نام ارسال کننده: Mighat

در یکی از این جلسات آقای جرج جرداق، نویسنده‌ ‌مسیحی، خدمت مقام معظم رهبری رسیدند. از آنجا که ایشان نمی‌توانست سوار هواپیما بشود ساحل به ساحل و مرز به مرز از لبنان به عشق دیدن مقام معظم رهبری به تهران آمده بود.

در جریان ملاقات ایشان به زبان عربی با آیت‌الله خامنه‌ای صحبت می‌کرد و آقا هم که به زبان عربی تسلط کامل دارند به زبان عربی با همدیگر صحبت می‌کردند. آقای جرج جرداق خدمت آقا گزارش می‌داد که من کتابی راجع به امام علی (ع) نوشته‌ام و همچنین درخواست صله از مقام معظم رهبری کرد.
آقا فرمودند: «به تهران خیلی خوش آمدید. امیدوارم که سفر بر شما خوش بگذرد. از شهرهای مختلف ایران از جمله مشهد، اصفهان، شیراز و جاهای دیگر حتماً دیدن فرمایید و من به عنوان یک فرزند امیرالمؤمنین از شما تشکر می‌کنم. شما بر من منت گذاشتید و مطالبه‌ ‌صله کردید. صله‌ ‌شما بسیار بزرگ است ولی به یک شرط؛ شرط آن این است که کارتان را تمام کنید «الاحسان بالاتمام.» تکمیل کار شما این است که کتابی درباره‌ ‌حضرت زینب، دختر امیرالمؤمنین بنویسید. من قول می‌دهم اگر شما این کتاب را بنویسید خداوند علیّ اعلی صله‌ ‌بزرگی به شما خواهد داد.»

آقای جرج جرداق با این سخنان رهبر معظم انقلاب تشکر و خداحافظی کرد. من ایشان را تا دم در بدرقه کردم. در همین اثنا آقای جرج جرداق به من گفت: «این سیدّنا القائد بشّرنی بالاسلام.» و سه بار این حرف را تکرار کرد. یعنی رهبر معظم، من را به اسلام بشارت دادند.
گفتم: «ایشان به شما چه گفتند که شما را به اسلام بشارت دادند. گفت: «همین که فرمودند کتابی درباره‌ ‌حضرت زینب بنویس، خداوند علی اعلی به شما صله‌ ‌بزرگی خواهد داد، این بشارتی بود به اسلام. یعنی این که اگر من کتابی درباره‌ ‌آن بزرگوار بنویسم توفیق اسلام پیدا خواهیم کرد و مسلمان از دنیا خواهیم رفت.»

حجت الاسلام موسوی کاشانی – رمز عبور ۳
منبع:bgh.ir
1393/08/18 || 20:41


نام ارسال کننده: سیده عامره

میگن انسانهایی که به درجه بالای علم میرسند اکثرشون مسلمان میشن...
شکلک
1393/08/17 || 21:44


نام ارسال کننده: Mighat

شنیدم بهش گفتن در مورد زندگی نامه شخصیت های سیاسی بزرگ جهان هم بنویس گفت:
\"قلمی که برای علی بنویسد برای کسی دیگر نخواهد نوشت\"
بعد اون وقت یکی مثل من اسم خودشو میزاره \"بچه شیعه\"
1393/08/16 || 21:12


مطالب گذشته
درباره ي وبلاگ

سلام. این وبلاگ توسط تعدادی از دانشجویان بسیجی پایگاه شهید یحیی نژاد موسسه آموزش عالی طبری بابل و با هزینه شخصی ایجاد گردیده و در حال فعالیت و بروز رسانی می باشد امیدوایم با حضور گرمتان در وبلاگ لحظات خوبی را سپری کنید و ما را از نظرات و پیشنهادتان بهرمند سازید...
موضوعات وبلاگ
معرفی و زندگینامه شهدا
پـــــــیام تــبریک
پــــیـام تسلیت
مطالب پندآموز
سخنان و بیانات ارزنده
مناسبت های مذهبی
مناسبت های ملی
بیداری اسلامی
فتنه
اطلاعیه
فراخوان
انتظار
ورزشی
خنده حلال
احکام شرعی
فرهنگی
قرآن مجید
پزشکی
غیر غیرسیاسی
معرفی و زندگی نامه بزرگان
انسان250ساله(ائمه معصومین(علیهم السلام))
اخبار و فعالیت های بسیج دانشجوییِ موسسه
اخبار داخلی موسسه
اخبار داغ کشور و جهان
اخبار بسیج دانشجویی
روستای پــرکـوه
نويسندگان
دانشجوي بسیجی ارسالی: 1419
محسن زاده ارسالی: 8
یه بسيجی ارسالی: 2
بسيج خواهران ارسالی: 126
مطالب محبوب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
لینک دوستان

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به بسیج دانشجویی دانشگاه طبری بابل مي باشد.

طراح و مترجم قالب

طراح قالب

جدیدترین مطالب روز

فیلم روز

بسیج دانشجویی دانشگاه طبری بابل