پیغام مدیر سایت سلام بازدید کننده محترم به وبلاگ بسیج دانشجویی دانشگاه طبری بابل خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات و خواندن تمامی مطالب ویلاگ
شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید همچنین می توانید بعد از عضویت با ارائه مطالب و ایجاد پست در وبلاگ یار و همراه ما بوده و در بروز رسانی و ارتقاء سطح وبلاگ به ما کمک کنید. با سپاس فراوان
به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ دانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می بایست به حالت خمیده در آن قرار می گرفتم. آن سلول درست به اندازة ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیه هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد می زنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیه ام درد می كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می میرم. او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم. در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی مقدمه پرسید: ایرانی هستی؟ جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا می شناسی. گفتم: اتفاقا ایرانی ام؛ ولی تو را نمی شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی دانم. گفت: ... نام محمد جواد تندگویان را نشنیده ای؟ گفتم: آری، شنیده ام. پرسید: كجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می شد. دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...، گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقة زیرین پادگان هوانیروز الرشید است... گفت: ... پیام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان می رسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... شهيد محمد جواد تند گويان
منبع : راوي: عيسي عبدي، ر.ك: ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 –
86.
**بیست و نهم آذر ماه ، روز بزرگداشت شهید محمدجواد تندگویان گرامی باد.**
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب برای قرار کد مورد نظر به ویرایش قالب مراجعه کنید تاریخ : سه شنبه 28 آذر 1396 نویسنده : دانشجوي بسیجی l بازدید : 407
ارسال نظر
مطالب گذشته
» تسلیت بمناسبت درگذشت دانشجوی مرحوم »» جمعه 25 شهریور 1401
» ثبت نام مراسم جشن فارغ التحصیلی سال 1401 دانشجویان موسسه آموزش عالی طبری بابل »» چهارشنبه 09 شهریور 1401 » نوحه ناصرالدین شاه قاجار در وصف سیدالشهدا علیه السلام - جبرئیل »» سه شنبه 01 شهریور 1401 » فراخوان ثبت نام اردوی جهادی تابستان 1401 »» سه شنبه 18 مرداد 1401 » خواهر مهد جو ، مسئول جدید بسیج دانشجویی موسسه »» یکشنبه 26 تیر 1401 » دکتر همایون موتمنی - بابل »» یکشنبه 05 تیر 1401 » بر میگردم... »» سه شنبه 20 اردیبهشت 1401 » اولین سالروز درگذشت مرحوم حاج اسماعیل روحی پرکوهی »» جمعه 19 آذر 1400 » درگذشت مرحوم صفر (محمد) عالیشاه پرکوهی »» سه شنبه 21 بهمن 1399 » درگذشت مرحومه رقیه بالوئی پرکوهی »» پنجشنبه 16 بهمن 1399 | |||||
[ طراحی مجدد و ترجمه از : Ghaleb-Weblog.Ir ] [ طراح اولیه قالب ] |